کد مطلب:259401 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:824

نبش قبر امام حسین و اعجاز آن
ابی علی عماری [1] می گوید: یوحنا بن سرافیون از موسی بن سریع سؤال كرد: این قبری كه در كنار فرات است و مسلمان ها به زیارت او می روند از آن كیست؟

وی گفت: این قبر حسین علیه السلام شهید طف است. در آن هنگام یوحنا با صفوف زائرین به سوی كربلا رفت و گریه و زاری و تبرك جستن به خاك قبر حسین علیه السلام را از نزدیك مشاهده كرد، وقتی كه به كوفه برگشت موسی بن عیسی هاشمی امیر كوفه را مسخره كرد و به نبش قبر امر كرد.

وقتی كه قبر را نبش كردند، دیدند نعش ریحانه ی پیامبر صلی الله علیه و اله در یك قطعه حصیر پیچیده است و بوی عطر مشك از قبر احاطه كرده، فوری قبر را به حالت اولی برگردانیدند و خیمه بر او گذاشتند و مسجد بنا كردند و یوحنا اسلام را پذیرفت. [2] .

در یك روایت در «بحارالأنوار» كه گرفتاری موسی بن عیسی را از نظر هتك حرمت به خاك قبر حسین علیه السلام نقل كرده كه او را به این كار مأمور كرد و نامه ای به جعفر بن محمد بن عمار قاضی نوشت و او را به من ناظر و پلیس مخفی قرار داد و من نامه را به وی دادم و مضمون نامه را به من خواند و به من دستور داد كه مأموریت خود را انجام دهم.

دیزج گوید: آنچه جعفر گفته بود انجام داده و برگشتم، به او گفتم: آنچه دستور داده بودی به جا آوردم ولی چیزی نیافتم.

به من گفت: حتما عمیق تر نكنده ای؟!



[ صفحه 238]



گفتم: عمیق تر كندم و چیزی نیافتم.

قاضی به متوكل نوشت: ابراهیم قبر امام حسین علیه السلام را نبش كرد و چیزی نیافت و دستور دادم آب بر آنجا بست و با گاو زیر و رو كرد.

ابوعلی عماری گوید: این موضوع را ابراهیم دیزج به من نقل كرد و من از حقیقت واقعه پرسیدم.

به من گفت: با غلام های خصوصی خودم آمدم و قبر را نبش كردم یك حصیر تازه ای دیدم كه نعش مقدس حسین بن علی علیهماالسلام روی آن و همان لحظه بوی مشك مرا زد و من حصیر و جسم مقدس حسین علیه السلام را به همان حالت گذاشتم و دستور دادم خاك را به روی قبر ریختند و آب بر آن بستم و دستور دادم سفتكاری شود، گاوها ابدا قدم بر آنجا نگذاشتند.

و به غلامان خود سوگندهای غلیظ دادم كه صورت قضیه را نگویند و گرنه به قتل خواهند رسید. [3] .

روشن است كه این روایت با روایت پیشین تفاوت هایی دارد.


[1] ابوعلي عماري به نام قاسم بن وليد قرشي از اصحاب امام صادق عليه السلام است. وي از امام صادق عليه السلام در باب قبله و فضيلت مساجد و در وقت نوافل و در ذبايح و اطعمه و در زيارات روايت هايي نقل كرده است، جامع الروات اردبيلي.

[2] مدينة الحسين عليه السلام: سلسله 2، ص 82.

[3] بحارالأنوار: ج 45، ص 394.